0
![Not allowed!](images/buttons/down_dis.png)
![Not allowed!](images/buttons/up_dis.png)
|
NoteAhang
The Iranian Virtual Music Society |
Thumbs Up/Down |
Received: 9/0 Given: 0/0 |
روستایی
چراغ نفتی مسجد در آن دور
فرو مرد و سیاهی خیره سر شد
تنم از ترس گنگی لرزه برداشت
به دستم چوبدستم داغ تر شد
تمام کلبه ها خاموش و بی آواز
تمام کوچه ها برفی و تنگ و تار
کسی آواز خود سر داد درد آلود
به ناگاه از سکوت پشت چشمه سار
مژده ای دل که مسیحا نفسی می اید
به تماشای زمستان چه کسی می اید ؟
صدای گشنگی با زوزه های گرگ
برای گله هامان زنگ وحشت داشت
در آغل به باد هرزه تن می داد
به دشت شب هراسی تخم غم می کاشت
زمستان بود و مرتع خشک و بی حاصل
حیاط خانه غمگین و برف آلود
من از پشت چپرها خسته برگشته
پدر بالای کرسی گرم حافظ بود
مژده ای دل که مسیحا نفسی می اید
به تماشای زمستان چه کسی می اید ؟
به یاد مادرم بودم که می نالید
در آن شب ، از هجوم گرگ و می مرد
تن سرخ برادر را در کنارش
گرسنه گرگ ترس آورده می خورد
صدای نعره ی همسایه و گرگ
میان زوزه های باد می پیچید
صدا کردم که : می ایم به همراهی
پر از خشم و غرور و کینه و امید
به تماشای بهاران چه کسی می اید ؟
مژده ای دل که مسیحا نفسی می اید
Thumbs Up/Down |
Received: 4/0 Given: 0/0 |
'گل بارون زده
همراه با آهنگ سیاوش قمیشی
و آواز داریوش اقبالی
گل بارون زده من گل ياس نازنينم
ميشكنم پژمرده ميشم نذار اشكاتٌ ببينم
تا هميشه تورو داشتن، داشتن تمام دنياست
از تو و اسم تو گفتن بهترين همه حرفاست
با تو، با تو اگه باشم وحشت از مردن ندارم
لحظههام پُر ميشه از تو وقت غم خوردن ندارم
اي غزلواره دلتنگ كه همه تنت كلامه
هنوز هم با گل گونهات شرم اولين سلامه
اي تو جاري توي شعرم مثل عشق و خون و حسرت
دفتر شعر من از تو سبد خاطرههامه
اي گل شكسته ساقه گل پرپر
كه به ياد هجرت پرندههايي
توي يأس مبهم چشمهات ميبينم
كه به فكر يك سفر به انتهايي
سر به زير دلشكسته نازنينم
اگه سادهاست واسه تو گذشتن از من
مرثيه سر كن براي رفتن من
آخه مرگه واسه من از تو گذشتن
با تو، با تو اگه باشم وحشت از مردن ندارم
لحظههام پُر ميشه از تو وقت غم خوردن ندارم
گل بارون زده من اگه دلتنگم و خسته
اگه كوچيدن طوفان ساقه منم شكسته
ميتونم خستگيهات رو از تن پاكت بگيرم
ميتونم براي خوبيت واسه سادگيت بميرم
ميتونم براي خوبيت واسه سادگيت بميرم
ميتونم براي خوبيت واسه سادگيت بميرم
این چه استغناست یا رب ! وین چه قادر حکمت است !
کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست !
Thumbs Up/Down |
Received: 9/0 Given: 0/0 |
هیشکی مثل تونبود
صدای تو
بیداری ریشه ، آواز سبز برگه
صدای تو
پر وسوسه مثل شبخونی تگرگه
صدای تو آهنگ شکستن
بغض یه دنیا حرفه
تصویری از آواز صریح
قندیل و نور و برفه
هیشکی مثل تو نبود
هیشکی مثل تو منو باور نکرد
هیشکی با من مثل تو
توی نقب شب من سفر نکرد
هیشکی مثل تو نبود
ساده مثل بوی پاک اطلسی
یا بلوغ یه صدا
میون دغدغه ی دلواپسی
تو غرورت مثل کوه
مهربونیت مثل بارون ، مثل آب
مثل یه جزیره ، دور
مثل یه دریا ، پر از وحشت خواب
هیشکی مثل تو نرفت
هیشکی مال تو نموند
شعرهای تنهاییمو
هیشکی مثل تو نخوند
همه حرفام مال تو
همه شعرهام مال تو
دنیای من شعرمه
همه دنیام مال تو
Thumbs Up/Down |
Received: 4/0 Given: 0/0 |
عشق من عاشقم باش
همراه با آهنگسازی واروژان
و صدای داریوش
تو غربتي كه سرده تمام روز و شبهاش
غريبه از من و ما عشق من عاشقم باش
عشق من عاشقم باش كه تن به شب نبازم
با غربت من بساز تا با خودم بسازم
عشق من عاشقم باش، عشق من عاشقم باش
تو خواب عاشقها رو تعبير تازه كردي
كهنه حديث عشق رو تفسير تازه كردي
گفتي كه از تو گفتن يعني نفس كشيدن
از خود گذشتن من يعني به تو رسيدن
قلبم رو عادت بده به عاشقانه مردن
از عشق زنده بودن از عشق جون سپردن
وقتي كه هقهق عشق زجه احتياجه
سر جنون سلامت كه بهترين علاجه
عشق من عاشقم باش، عشق من عاشقم باش
عشق من عاشقم باش، عشق من عاشقم باش
عشق من عاشقم باش اگرچه مهلتي نيست
براي با تو بودن اگرچه فرصتي نيست
عشق من عاشقم باش نذار بيفتم از پا
بمون با من كه بي تو نميرسم به فردا
عشق من عاشقم باش، عشق من عاشقم باش
عشق من عاشقم باش، عشق من عاشقم باش
این چه استغناست یا رب ! وین چه قادر حکمت است !
کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست !
Thumbs Up/Down |
Received: 4/0 Given: 0/0 |
خونه
همراه با موسیقی مرحوم بابک بیات
و صدای داریوش اقبالی
خونه اين خونه ويرون واسه من هزار تا خاطره داره
خونه اين خونه تاريك چه روزايي رو به يادم مياره
اون روزها يادم نميره ديوار خونه پر از پنجره بود
تا افق همسايه ما دريا بود ستاره بود منظره بود
خونه، خونه جاي بازي براي آفتاب و آب بود
پر نور واسه بيداري پر سايه واسه خواب بود
پدرم ميگفت قديما كينههامون رو دور انداخته بوديم
توي برف و باد و بارون خونه رو با قلبهامون ساخته بوديم
خونه عشق مادرم بود كه تو باغچهاش گل اطلسي ميكاشت
خونه روح پدرم بود چيزي رو همپاي خونه دوست نداشت
خونه، خونه جاي بازي براي آفتاب و آب بود
پر نور واسه بيداري پر سايه واسه خواب بود
سيل غارتگر اومد
از تو رودخونه گذشت
پلها رو شكست و برد
زد و از خونه گذشت
دست غارتگر سيل
خونه رو ويرونه كرد
پدر پيـــرم رو كشت
مادر رو ديـــوونه كرد
حالا من موندم و اين ويرونهها پر خشم و كينه ديونهها
من زخمي من خسته من پاك مينويسم آخرين حرف رو رو خاك
كي مياد دست توي دستم بذاره تا بسازيم خونهمون رو دوباره
كي مياد دست توي دستم بذاره تا بسازيم خونهمون رو دوباره
كي مياد دست توي دستم بذاره
![]()
ویرایش توسط Kamanche : Saturday 8 March 2008 در ساعت 11:29 PM
این چه استغناست یا رب ! وین چه قادر حکمت است !
کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست !
Thumbs Up/Down |
Received: 9/0 Given: 0/0 |
باغ برهنه
با توام ، با تو که دستت
دست دنیا ساز رنجه
با توام با تو که بغضت
معنی آواز رنجه
اگه یخ باد ستمگر
پی قتل عام برگه
اگه این باغ برهنه
باغ تاراج تگرگه
اگه بی پناهی گل
رنگ بی پناهی ماست
دستتو بذار تو دستم وقت پیوند درختاست
رو تن سخت درختا
بنویس و دوباره بنویس
که شکست یک شقایق
مرگ باغ ، مرگ بهار نیست
Thumbs Up/Down |
Received: 9/0 Given: 0/0 |
خانه سرخ است
خانه سرخ و کوچه سرخ است و خیابان سرخ است
باری از خون ، پهنه ی برزن و میدان سرخ است
ده به ده ، پرچم خشم است که بر می خیزد
مزرعه زرد و چپر سبز و بیابان سرخ است
تا گل خونی فریاد در این باغستان
ساقه از ضربه ی شلاق زمستان سرخ است
وحشتی نیست از انبوه مسلسل داران
تا در این دشت ، غرور کینه داران سرخ است
روسیاه است اگر این شب مردم کش بد
تا دم صبح وطن ، سینه ی یاران سرخ است
با تو سرسبزی از ایثار سیه پوشان است
ای مسلط دستت از خون شهیدان سرخ است
Thumbs Up/Down |
Received: 4/0 Given: 0/0 |
چکاوک
باآهنگسازی فرید زولاند
و آواز داریوش
کجاي اين جنگل شب پنهون ميشي خورشيدکم
پشت کدوم سد سکوت پر ميکشي چکاوکم
چرا به من شک ميکني منکه منم براي تو
لبريزم ازعشق تو و سرشارم ازهواي تو
دست کدوم غزل بدم نبض دل عاشمقو
پشت کدوم بهانه باز پنهون کنم هق هقمو
گريه نميکنم نرو
آه نميکشم، بشين
حرف نميزنم بمون
بغض نميکنم، ببين
سفر نکن خورشيدکم ترک نکن منٌ، نرو
نبودنت مرگ منه راهي اين سفر نشو
نزارکه عشق من و تو اينجا به آخر برسه
بري تو و مرگ من از رفتن تو سر برسه
گريه نميکنم نرو
آه نميکشم، بشين
حرف نميزنم بمون
بغض نميکنم، ببين
نوازشم کن و ببين عشق ميريزه از صدام
صدام کن و ببين که باز غنچه ميدن ترانههام
اگرچه من به چشم تو کمم قديميم گُمم
آتشفشان عشقم و درياي پر تلاطمم
گريه نميکنم نرو
آه نميکشم، بشين
حرف نميزنم بمون
بغض نميکنم، ببين
-------------------------------------------------------------------------
این چه استغناست یا رب ! وین چه قادر حکمت است !
کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست !
Thumbs Up/Down |
Received: 4/0 Given: 0/0 |
شبخون
همراه با آواز داریوش اقبالی
و موسیقی مرحوم منوچهر طاهرزاده
ببين، ببين اين گريه يه مرده
مردي كه گريههاش ظهور درده
ببين، ببين اين آخرين صداي
اين بيصدا شبخون كوچهگرده
قلب پاييزي من باغ دلواپسيه
خوندنم ترانه نيست هقهق بيكسيه
شب من با سفر تو شب بيداد و عذابه
تو نباشي موندن من مثل پرواز تو خوابه
مرگ غرورم رو ببين
زوال غمگين شعر و شكوفه و نوره
زوال قلبم رو ببين
تنها تو ميبيني چشم شب و زمين كوره
تو نباشي كي با اشكم فال خوب و بد بگيره
كي من رو از سايههاي اين شب ممتد بگيره
بيتو با اين دربدر هقهق شب گريههاست
مرد غمگيـــن صدا بي تو مرد بيصداست
ببين، ببين اين گريه يه مرده
مردي كه گريههاش ظهور درده
ببين، ببين اين آخرين صداي
اين بيصدا شبخون كوچهگرده
قلب پاييزي من باغ دلواپسيه
خوندنم ترانه نيست هقهق بيكسيه
خوندنم ترانه نيست هقهق بيكسيه
خوندنم ترانه نيست هقهق بيكسيه
---------------------------------------------
این چه استغناست یا رب ! وین چه قادر حکمت است !
کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست !
Thumbs Up/Down |
Received: 0/0 Given: 0/0 |
متولد مشهدخراسان در مشهد،دزفول،تهران و لندن زیسته است. فارغ التحصیل تئا تر از دانشکده ی هنرهای دراماتیک تهرانه دکترای جامعه شناسی هنر از کالج چلسی از بنیان گذاران گروه تئاتری مزدک و از بر جسته ترین ترانه سرایان تاریخ ترانه یی ایران و از پیش گامان ترانه ی نوین.
همچنین او با ترانه هایی چون:گل سرخ،قصه ی وفا،جنگل،خونه،بن بست،کمکم کن،سایه ،خاتون،خاکستری ،باور کن،خوابم یا بیدارم ،یاور همیشه مومن ،سقف،پل،مرا به خانه ام ببر ،خاک خسته ،ستاره های سربی ،طلوع کن ،یک قطره دریا ،رازقی پرپر شد،درخت ،سیاه پوشا و ... تاریخ معاصر را سرشار از عشق و خروش کرده است. راستی به گفته خود استاد در سال 1383:من در 19 دی ماه 1325 در مشهد خراسان به دنیا آمدم. اصلیت اجداد پدرم تبریزی و مادرم از مهاجران عشق آباد بود. پدرم چون درجه دار نیروی هوایی بود مدام از این شهر به اون شهر منتقل می شد و ما را هم به دنبال خودش یدک میکشید. من چند سالی را در مشهد و چند سالی را در دزفول گذراندم اما بخش تعیین کننده یی از دوران جوانی و کودکیم در تهران گذشت. فکر میکنم کلاس سوم دبیرستان بودم که یک سفر به مشهد داشتیم و دیپلمم را هم از دبیرستان قطب شهر دزفول گرفتم. غیر از این،چند سال باقی مانده از سالهای ایرانیم را در تهران سپری کردم. در سال 1347 با همسرم شهین ازدواج کردم و اواز 19 سالگی من را تحمل کرده. در حال حاضر هم یک پسر 32 ساله دارم به اسم مزدک و یک دختر 24 ساله به نام مریم و یک نوه ی ده ماهه از پسرم به اسم جیک.
شهر غم
خسته و در بدر شهر غمم،
شبم از هر چی شبه سیاه تره!
زندگی زندون سرد کینه هاس،
رو دلم زخم هزار تا خنجره!
چی میشد اون دستای کوچیک و گرم
به سرم دست نوازش می کشید ؟
بستر تنهایی و سرد منو
بوسه ی گرمی به آتیش میکشید ؟
چی میشد تو خونه ی کوچیک من
غنچه های گل غم وا نمیشد؟
چی میشد هیچ کسی تنهام نمی گذاشت؟
جز خدا هیچ کسی تنها نمیشد؟
من هنوز در بدر شهر غمم،
شبم از هر چی شب سیاه تره!
زندگی زندون سرد کینه هاس،
رو دلم زخم هزار تا خنجره!
Thumbs Up/Down |
Received: 4/0 Given: 0/0 |
سرگردون
باصدای داریوش اقبالی
و آهنگسازی آرمیک
از عذاب جاده خسته نرسيده و رسيده
آهي از سر رسيدن نكشيده و كشيده
غم سرگردونيهامُ با تو عاشقانه گفتم
اسمي كه اسم شبم بود با تو صادقانه گفتم
من سرگردون ساده تو رو صادق ميدونستم
اين برام شكسته اما تو رو عاشق ميدونستم
تو تموم طول جاده كه افق برابرم بود
شوق تو راه توشه من،اسم تو همسفرم بود
من دل شيشهاي هرجا،هر شكستن كه شكستم
زير كوهبار غصه هر نشستن كه نشستم
عشق تو از خاطرم برد كه نحيفم و پياده
تو رو فرياد زدم و باز خون شدم تو رگ جاده
من سرگردون ساده تو رو صادق ميدونستم
اين برام شكسته اما تو رو عاشق ميدونستم
نيزه نم باد شرجي وسط دشت تابستون
تازيانههاي رگبار توي چله زمستون
نتونستن، نتونستن كينه منُ بگيرن
از من خسته خسته شوق رفتنُ بگيرن
حالا كه رسيدم اينجا پُر قصه برا گفتن
پر نياز تو براي آه كشيدن و شنفتن
تو رو با خودم غريبه از غمم جدا ميبينم
خودم رو پر از ترانه تو رو بيصدا ميبينم
كي صداتُ داد به مهتاب، مهتابُ كي برد از اينجا
اسمتُ كي داد به خورشيد، خورشيدُ كي برد تو ابرها
با من رهيده از خود يك ترانه همصدا شو
با من از زنجير اين شب همصدا شو و رها شو
من سرگردون ساده تو رو صادق ميدونستم
اين برام شكسته اما تو رو عاشق ميدونستم
-----------------
ویرایش توسط Kamanche : Thursday 22 May 2008 در ساعت 09:03 PM
این چه استغناست یا رب ! وین چه قادر حکمت است !
کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست !
Thumbs Up/Down |
Received: 4/0 Given: 0/0 |
یاور همیشه مومن
با موسیقی فرید زولاند
و آواز داریوش
اي به داد من رسيده تو روزهاي خود شكستن
اي چراغ مهربوني تو شبهاي وحشت من
اي تبلور حقيقت توي لحظههاي ترديد
تو شبو از من گرفتي تو من رو دادي به خورشيد
اگه باشي يا نباشي براي من تكيهگاهي
براي من كه غريبم تو رفيقي جونپناهي
ياور هميشه مؤمن تو برو سفر سلامت
غم من نخور كه دوريت براي من شده عادت
ناجي عاطفه من شعرم از تو جون گرفته
رگ خشك بودن من از تن تو خون گرفته
اگه مديون تو باشم اگه از تو باشه جونم
قدر اون لحظه نداره كه منو دادي نشونم
وقتي شب، شب سفر بود توي كوچههاي وحشت
وقتي هر سايه كسي بود واسه بردنم به ظلمت
وقتي هر ثانيه شب طپش هراس من بود
وقتي زخم خنجر دوست بهترين لباس من بود
تو با دست مهربوني به تنم مرهم كشيدي
برام از روشني گفتي پرده شبو دريدي
ياور هميشه مؤمن تو برو سفر سلامت
غم من نخور كه دوري براي من شده عادت
اي طلوع اولين دوست اي رفيق آخر من
به سلامت سفرت خوش اي يگانه ياور من
مقصدت هرجا كه باشه هر جاي دنيا كه باشي
اون ور مرز شقايق پشت لحظهها كه باشي
خاطرت باشه كه قلبت سپر بلاي من بود
تنها دست تو رفيق دست بيرياي من بود
ياور هميشه مؤمن تو برو سفر سلامت
غم من نخور كه دوري براي من شده عادت
این چه استغناست یا رب ! وین چه قادر حکمت است !
کاین همه زخم نهان هست و مجال آه نیست !
Thumbs Up/Down |
Received: 9/0 Given: 0/0 |
بنویس با شبنم ٬ روی گلبرگ :
زنده باد زنده گی ٬ مرگ بر مرگ!
قلب ماهی باش! کم نیا از موج!
تا ستاره شی ٬ کم نشو از اوج!
هم نفس با رستن! هم تپش با آبادی!
نعره کن : آزادی! ای خجسته آزادی!
بنویس با شبنم ٬ روی گلبرگ :
زنده باد زنده گی ٬ مرگ بر مرگ!
زنده گی کن زنده گیتُ! رنگ رؤیای جوانه!
هم تپش با جان سرخ ، شعر خورشید شبانه!
زنده گی کن زنده گیتُ توی خواب عاشقانه!
رو پل رنگین کمونی ، از ترانه تا ترانه!
مثل دریا زنده گی کن! جنگل وحشی خواهش!
کوه کوهه ی خروشُ موج موجه ی نوازش!
مثل شعله! مثل شبنم! مثل موجُ مثل تُندر!
نابُ عریان زنده گی کن ، تا تَهِ لحظه ی آخر!
بنویس با شبنم ، روی گلبرگ :
زنده باد زنده گی ، مرگ بر مرگ!
زندگی صحنه ی یکتای هنرمندی ماست / هر کسی نغمه ی خود خواند و از صحنه رود
صحــــــــــــنه پیوســـــــــته بجاســـــت / خرم آن نغمه که مردم سپارند به یــــــــــــاد
Thumbs Up/Down |
Received: 9/0 Given: 0/0 |
وقتي تو شب گم ميشدم ستاره شب شكن نبود
ميون اين شب زده ها كسي به فكر من نبود
وقتي تو شب گم ميشدم همخونه خواب گل ميديد
همسايه از خوشه ی خواب سبد سبد خنده ميچيد
آوازخون كوچه ها شعراش رو از ياد برده بود
چراغا خوابيده بودن شعله شون رو باد برده بود
آخ اگه شب شيشه اي بود پل به ستاره ميزدم
شكست آيينه ی شب و نيزه ی خورشيد مي شدم
آخ اگه مرگ امون ميداد دوباره باغ ميشدم
تو رگ يخ بسته ی شب نبض چراغ ميشدم
وقتي تو شب گم ميشدم ستاره شب شكن نبود
ميون اين شب زده ها كسي به فكر من نبود
آخ كه تو اقيانوس شب سوختنم رو كسي نديد
تو برزخ بيداد شب كسي به دادم نرسيد
وقتي تو شب گم ميشدم دلم ميخواست شعله بشم
رو سايه هاي يخ زده دست نوازش بكشم
دلم ميخواست آشتي بدم تگرگ رو با اقاقيا
خورشيد مهربوني رو مهمون كنم تو خونه ها
آخ اگه مرگ امون ميداد دوباره باغ ميشدم
تو رگ يخ بسته ی شب نبض چراغ ميشدم
وقتي تو شب گم ميشدم ستاره شب شكن نبود
ميون اين شب زده ها كسي به فكر من نبود
وقتي تو شب گم ميشدم همخونه خواب گل ميديد
همسايه از خوشه ی خواب سبد سبد خنده ميچيد
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندي ها (Bookmarks)